سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که بامدادى را دید و به شامگاهش نرسید ، و بسا کس که در آغاز شب بر او رشک بردند و در پایان آن نوحه کنانش گریستند و دریغ خوردند . [نهج البلاغه]

چکیده ای از اسلام

نیازهای جنسی انسان یک مساله غیر قابل انکار است.
در مقابل این نیاز در طی تاریخ مسیرهایی زیادی رفته شده
افراط ها بیشتر بوده و در مقاطعی هم تفریط وجود داشته
در اسلام با مشروع دانستن اصل مساله ضوابطی برای آن طرح شده و روابط جنسی
در کانون خانواده و ازدواج مجاز و در غیر آن ممنوع خواهد بود.
ازدواج اگر چه در قدم اول یک پیوند عاطفی است اما به هر حال با یک پیوند حقوقی نیز همراه می شود.
این پیوند حقوقی حدود و ضوابطی را مطرح می کند مانند قرار داد شرکتی که در آن ضوابط را تعیین می کنند تا بعد ها دچار اختلاف نشود.
در این میان به دلیل اینکه شاید عده ای نتوانند تمام ضوابط را به عهده بگیرند
ازدواج موقت نیز تشریع شده تا جلوی روابط بی ضابطه گرفته شود.

وقتی قرار باشه قانون نوشته بشه باید حال همه افراد رعایت بشه و به گونه ای نوشته بشه که مشکلات حل شود.
خیلی خوب می شد اگر فقط کسانی نمره قبولی دریافت می کردند که بالای 17 اخذ کنند
اگر روزی اعلام کنند که برای مطلوب کردن و بالا بردن نظام آموزش بعضی از قوانین مانند تک ماده و تبصره و ... حذف میشود؟؟؟
ازدواج موقت هم تقریبا شبیه همین مثال است.
ازدواج دائم شرایطی دارد که اگر چه ایده آل را حاصل می کند
اما برای کسانی که توانایی انجام تعهدات ازدواج دائم را ندارند چه راهی پیشنهاد می کنید؟؟؟
آیا گناه در این صورت باید مجاز باشد
امام علی (ع) می فرمایند: اگر عمر صیغه را ممنوع نمی کرد زنا بسیار محدود
می شود و انسان بسیار پست این کار را می کردند. اما ممنوع بودن صیغه سبب
گسترش زنا شد.
لولا أن عمر نهى عن المتعة ما زنى إلا شقى

شاید بگویید که فرق زنا با صیغه چیست؟
اگر مساله قیامت و گناه را نیز کنار بگذاریم
در صیغه که یک نظام حقوقی دارد جلوی خیلی از مشکلات گرفته می شود.
مثلا در زنا اگر زن باردار شود تکلیف چیست؟
باید دعوا کنند تا مسئولیت ها در قبال فرزند مشخص شود؟
یا اینکه خدای نکرده سقط جنین ............
اما در نظام حقوقی صیغه این مساله در کنار خیلی از سوالات دیگر جواب دارد و جلوی هرج و مرج گرفته می شود.



علی (کارشناس دینی) ::: سه شنبه 88/7/14::: ساعت 8:40 صبح

برای اثبات نبوت حضرت رسول، راه‌های گوناگونی وجود دارد
اول شهرت به صداقت و درستی آن شخص‌: برای مثال اگر پیامبری پیش از نبوت‌، سالیان طولانی‌، میان مردم زندگی کند و به صداقت و درستی مشهور گردد و در این مدت‌، سخن دروغی از او سر نزده باشد; در این صورت‌، هر احتمالی درباره او داده شود، دست کم احتمال دروغ دربارة او نمی‌رود  البته این راه‌، به طور کامل‌، اطمینان آور نیست‌.
دوم  خبر دادن پیامبر پیشین‌: گاهی پیامبری که نبوتش از راهی برای مردم ثابت شده و به پیامبری او اطمینان دارند، به آنان خبر می‌دهد که پس از من پیامبری با این خصوصیات خواهد آمد; در این صورت‌، مردم به پیامبری آن شخص اطمینان پیدا می‌کنند
سوم معجزه‌: معجزه‌، راهی عمومی‌، برای اثبات نبوت پیامبران است‌. اگر شخص معجزه داشت و مردم به معجزه بودن آن یقین کردند، نبوتش اثبات شده است‌.
دربارة پیامبر اکرم‌، هر سه راه بالا و به بهترین صورت وجود دارد:
آن حضرت‌، پیش از رسالت‌، مدّت زیادی بین مردم زندگی کرده بود، چرا که در سن‌ّ چهل سالگی به پیامبری برانگیخته شد و در این مدت‌، مردم او را به راست‌گویی می‌شناختند، به گونه‌ای که به او لقب امین داده بودند.
مسئلة اِخبار پیامبر پیشین‌، هم دلیل تاریخی و هم تأیید قرآنی دارد.
یهودیان و یا مسیحیانی که در حجاز زندگی می‌کردند، تا پیش از ظهور و بعثت پیامبر اکرم‌هنگامی که با مردم مدینه صحبت می‌کردند، می‌گفتند: قرار است که در میان شما پیامبری برانگیخته شود که او هم دین ما و هم حقّانیت پیامبر ما را تصدیق می‌کند: "و کانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا; (بقره‌،89)
و پیش از این یعنی قبل از نبوت پیامبر اسلام‌، طلب فتح می‌کردند، بر کسانی که کافر بودند." یعنی منتظر ظهور حضرت محمد بوده‌، معتقد بودند که ظهور ایشان‌، پیروزی و فتح برای خودشان است‌، چرا که پیامبر اکرم‌، دین آنان را تصدیق می‌نماید.
از پیامبر اکرم‌، معجزات فراوانی بروز کرده که در کتب تاریخ‌، حدیث و روایت‌، جمع آوری شده است‌
قرآن‌، معجزه ابدی‌: خداوند این کتاب را بدان گونه نازل فرموده که دلیل حقانیتش با خودش هست‌
اعجاز قرآن در همین گزینش کلمات از کلمات بی‌شمار و چینش آنها در ضمن جمله‌ها و انتخاب معانی برای آنهاست. که اگر یک نفر متخصص ادبیات عرب و تفسیر قرآن آنها را با متون دیگر عربی و حتی متون ادبی غیرعربی (مثل کنفسیوس) مقایسه کند به برتری قرآن پی می‌برد.
به عبارت دیگر قرآن مثل هر کتاب دیگر از سه عنصر «لفظ، معنا و نظم» تشکیل شده است و اگر کسی بخواهد کتابی مثل قرآن بیاورد باید علم به تمام الفاظ و اسم‌ها و فعل‌ها داشته باشد تا بتواند بهترین آنها را انتخاب و در جمله به کار بندد. و عقل او تمام معانی و مفاهیم را بفهمد تا بتواند در موقع سخن گفتن بهترین معنا را اراده کند و علم به تمام وجوه نظم و کلمات و معانی داشته باشد تا بتواند بهترین و مناسب‌ترین آنها را برای کلام خویش انتخاب کند. و هنگامی که احتمالات این سه جنبه (لفظ ـ معنا ـ نظم) در هم ضرب شود مجموعه‌ای بی‌نهایت را تشکیل می‌دهد که احاطه بر آنها و حضور ذهن در مورد آنها برای یک انسان معمولی امکان ندارد. و این خدای متعال است که با علم بی‌کران خود بهترین انتخاب را کرده و قرآنی معجزه‌آسا آفریده است و این است سر اعجاز قرآن.
و باز به عبارت دیگر هر کس ممکن است تقلید گونه عباراتی مثل کنفسیوس بیاورد و حتی آوردن مطالب برتر از آنها غیر ممکن نیست ولی در مورد قرآن اینگونه نیست.
اگرکسی بخواهد اعجاز ادبی قرآن را درک کند لازم است که متخصص ادبیات عرب باشد تا بتواند سطح عالی فصاحت و بلاغت قرآن را درک کند و با دیگران متون بشری در عربی و فارسی مقایسه کند و تفاوت آنها را درک کرده و به اعجاز آن پی ببرد.
اما صرف آشنائی با ادبیات یا عدم تخصص در آن نمی‌تواند انسان را به مقصود برساند.
از این رو برخی از صاحب نظران جهان عرب و متخصصان مباحث قرآنی برآنند که اعجاز ادبی قرآن در بعد فصاحت و بلاغت برای مردم عرب زبان بویژه ادیبان آنها مفیدتر است
هنگامی که آیات سوره غافر نازل شد، پغیمبر اسلام (ص) در مسجد الحرام به نماز ایستاده بود، ولید بن مغیره مخزومی (مرد معروف و سرشناس مکه که سران قریش به عقل و درایت او اعتقاد داشتند و در مسائل مهم با او به شور می پرداختند) نزدیک حضرت بود و تلاوت آیات او را می شنید، هنگامی که پیامبر (ص) متوجه این معنی شد، آیات را تکرار کرد (این آیات سخت «ولید بن مغیره» را تکان داد) هنگامی که به مجلس قومش (طایفه بنی مخزوم) بازگشت، گفت به خدا قسم هم اکنون کلامی از محمد (ص) شنیدم که نه شباهت به سخن انسانها دارد، و نه به سخنان پریان.
این را گفت و به منزلش بازگشت، قریش به یکدیگر گفتند به خدا سوگند که او فریفته آیین محمد (ص) و کتاب او شده و از آیین ما بیرون رفته و او سرانجام تمام قریش را منحرف خواهد کرد، و آنها به ولید «ریحانه قریش» (گل سرسبد قبیله قریش) می گفتند.




مصطفی (پاسخگوی دینی) ::: چهارشنبه 88/7/8::: ساعت 9:47 عصر

قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ ( سوره صاد  آیه 75)
گفت: «اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟ ! آیا تکبر کردى یا از برترینها بودى؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)»)
تعبیر یدی به معنای دستهای حسی نیست چون خدا از هر گونه جسم و جسمانیت پاک و منزه است بلکه دست در این جا کنایه از قدرت است
و از آنجا که انسان کارهای مهم را با دو دست انجام می دهد ذکر این تعبیر در آیه کنایه از عنایت مخصوص پرودگار و اعمال قدرت مطلقه اش در آفرینش انسان است


مصطفی (پاسخگوی دینی) ::: چهارشنبه 88/7/8::: ساعت 9:44 عصر

 عرفان و سیر و سلوک عرفانی مسیری  برای رسیدن به خداست.ونیز در طول تاریخ اسلام عرفای بسیار برجسته ای سربرآورده اند
حال اینست که چرا در زمان ما عرفا جرات اظهار مکاشفات خود را در  ندارند؟
جواب آن این است که به نظر عرفا باید کتوم بود و حتی بعضی گفته اند بسیار کتوم بودن لازم است. (یعنی اینکه به بیان حقایق عرفانی نپردازیم)
و درباره این مطلب دلیل منطقی  نیز وجود دارد و آن اینکه اگر به افشای حقایق اقدام شود راه بسته خواهد شد!!!
فکر نکنید که مقابله با بیان حقایق از جانب دشمنان عرفاست بلکه خود عرفای واقعی بسیار مراقب این امر هستند.
دقت کنید که مسیر عرفان برای غالب انسان ها ممکن نیست.
مثلا چند نفر از انسان ها می توانند مانند حافظ شعر بگویند؟
مسیر عرفان نیز همت و انگیزه والایی می خواهد اگر چه در ابتدای مسیر مدعی زیاد است اما راهی پرپیچ و خم و دشوار.
یعنی اگر هزار نفر هم واقعا همت کنند و صبح زود رختخواب را وداع کند و به پای قله بروند اما فاتح قله انگشت شمار خواهد بود.
اما اینکه چرا راه بسته می شود؟
انسان ها معمولا با چیزی که نمی دانند مبارزه می کنند
در حالی که باید با آنچه می دانیم غلط است مبارزه کنیم نه چیزی که نمی دانیم درست است یا غلط
و معمول انسان ها نسبت به آنچه در جلوی چشمشان نبوده و به آن عادت نکرده اند عکس العمل منفی نشان می دهند
پس اگر  ما حقایق عرفانی را برای کسی بگوییم که فرسنگ ها از این وادی فاصله دارد به دشمنی با آن می پردازد
در حالی که اگر همین شخص را پله پله پیش ببریم کم کم انس گرفته و مقابله نخواهد کرد.
فرض کنید که انسان برای دیدن به نور نیاز دارد اما کسی که تازه از خواب بیدار شده و یک دفعه نور شدیدی به چشمش بتابانیم می تواند چیزی ببیند؟
پس این مسیر با پوشیده نگه داشتن  ممکن است تا فقط کسانی که همت جدی دارند به تدریج حقایقی ببینند و الا همه فرار می کنند. و راه بسته می شود.
یکی از علما فرموده بود بیان کشف و شهود حیض الرجال است.(یعنی از چنین کسانی باید فاصله گرفت)
در واقع کشف و شهودها خود مانعی هستند تا کسانی که لیاقت چندانی ندارند به همانها مشغول شوند و آنها که همتشان جدی است در این میدان امتحان خود را نشان دهند.
پس اگر مکاشفه ای هم بیان می شود باید بسیار محدودباشد تا اگر عاقلی هست اشاره را دریابد.
نه اینکه صبح تا شب مردم را با بیان مکاشفات سر کار بگذاریم!

برای دیدن ادامه بحث به این آدرس بروید
http://www.mypardis.com/Society/pasokhgoo/forum/?forumid=476945&p=1


علی (کارشناس دینی) ::: چهارشنبه 88/7/8::: ساعت 9:40 عصر


بعد ازظهور اسلام، « کعبه» چندین بار به علل طبیعی و غیر طبیعی مورد تخریب قرار گرفته حالا ممکن است برای بعضی این سوال پیش بیاید که چرا خدا جلوی آنرا نگرفته است
 رویکرد اصلی در آموزه های دینی، روان شدن رویدادها بر روندی عادی و طبیعی بوده و دخالت معجزه الهی، پدیده ای استثنایی است. خاستگاه رویکرد مزبور نیز آزمایش انسان ها می باشد که انجام آن در ساختاری طبیعی و عادی، شدنی است.
 دخالت معجزه الهی نیز هنگامی است که رویارویی با نمادهای دین الهی، همچون کعبه، با خطری جدی می باشد به گونه ای که، خطر مزبور ریشه و پایه آن ها را هدف قرار داده و زمینه از میان رفتن کلیتشان را فراهم ساخته است؛ مثلا به نابودی سپاهیان ابرهه در ماجرای یورش به کعبه،که در  این رویداد  گروهی به منظور از میان بردن نماد دین؛ یعنی کعبه، کعبه ای دروغین را علم ساخته بودند.
 بدین سان آنجا که اساس دین، ، با یورش دشمنان رویارو شده و در آستانه از میان رفتن می باشد، دخالت معجزه الهی را گواهیم، تشخیص مورد نیز با خداوند است.
آنجا که تلاش دشمن نه موجبات از میان رفتن کامل حق؛ بلکه سبب نیرومندتر شدن آن و حتی بالاتر، زمینه نابودی خود را فراهم می آورد، دیگر برای مداخله معجزه الهی، توجیهی منطقی وجود نخواهد داشت.




مصطفی (پاسخگوی دینی) ::: دوشنبه 88/7/6::: ساعت 11:23 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 56


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :184180
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : علی (کارشناس دینی)[60]
نویسندگان وبلاگ :
مصطفی (پاسخگوی دینی)
مصطفی (پاسخگوی دینی)[36]

مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
بیعت[2] . عرفان[2] . عشق . عقوبت الهی . علت دیدار حضرت موسی و حضرت خضر علیهما السلام . غیب . قرآن . کرامات امامان . گناهان انسان . گناهان شیعیان . مراجعه به حدیث . مرتد شدن مسلمان . مشورت عمر با امام علی(ع) . ملاک پذیرش روایات . موسیقی . نبوت . نماز جماعت . همسران پیامبر(ص) . وب گردی . وراثت امامان شیعه . ولایت فقیه . یزید . کعبه،تخریب . آیا ابلیس از فرشتگان بود؟ . اثبات خدا . اجبار در حجاب . اختیار . ازدواج . ازدواج امام علی(ع) با حضرت زهرا(س) . اصولی و اخباری . اظهار مکاشفات . اعجاز قرآن . افراط و تفریط . ام الصبیان . امام سجاد علیه السلام . امام سجادعلیه السلام . امامت . امامت ائمه افضلتر از مقام نبوت انبیا . انسانهای ما قبل حضرت آدم علیه السلام . اهمیت یک حدیث . اولین کتاب اصولی شیعه . بازدارندگی . بازی با کلمات . بدبینی . برزگان سرشناس شیعه . برهان وجوب و امکان . پیامبر . تحریف . تحریف قرآن . تحصیل . تخصص . تصوف . تصوف در اسلام . توسل . جبر . جن و تاثیر آن در انسان . جنگ با ایران . جنین و عدم اطلاع از جنسیت . حدیث شناسی . حدیث یو م الدار . حره . حضرت خضر علیه السلام . حضرت زهرا(س) . حضرت علی علیه السلام . حضور قلب . داستان . دست خدا . دعا . دعا نویسی . دوست . دوست داشتن . دوستی . دین . دین زوری . زنان . سقیفه . سیاست و اسلام . شهوت . شور مومنانه . شیعه . شیعیان . صیغه . عدم ذکر نام ائمه در قرآن . عدم گناه کردن پیامبران .
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<