در تفسیر برهان از ابن بابویه و او به سند خود از جعفر بن محمد بن عماره از پدرش از جعفر بن محمد (علیهماالسلام ) روایت کرده که در ضمن حدیثى فرمود: خدا وقتى با موسى تکلم کرد، تکلم کردنى ، و تورات را بر اونازل کرد ودر الواح برایش از همه چیز موعظه وتفصیل بنوشت ومعجزهاى در دست اوومعجزهاى در عصاى اوقرار داد، و شکافته شدن دریا وغرق فرعون ولشگرش به دست او جارى ساخت طبع بشرى اوبر آنش داشت که در دل بگوید: گمان نمى کنم خدا خلقى آفریده باشد که داناتر از من باشد، به محضى که این خیال در دلش خطور نمود خداى عز وجل به جبرئیلش وحى کرد، بنده ام را قبل از آنکه (در اثر عجب ) هلاک گردد دریاب وبه او بگو که در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است ، باید او را پیروى کنى و از او تعلیم بگیرى .
جبرئیل بر موسى نازل شد وپیام خداى را به او رسانید. موسى (علیهالسلام ) فهمید که این دستور به خاطر آن خیالى است که در دل کرده ، لاجرم با همراه خود یوشع بن نون به راه افتاد تا به مجمع البحرین رسیدند
از جمله ((ذلک ما کنا نبغ فارتدا)) کشف مى شود، که موسى (علیهالسلام ) قبلا از طریق وحى مامور بوده که خود را در مجمع البحرین به عالم برساند، وعلامتى به اوداده بودند، وآن داستان گم شدن ماهى بوده ، حال یا خصوص قضیه زنده شدن وبه دریا افتادن ویا یک نشانى مبهم و عمومى ترى از قبیل گم شدن ماهى و یا زنده شدن آن - ویا مرده زنده شدن ، و یا امثال آن بوده است ، ولذا مى بینیم حضرت موسى به محضى که قضیه ماهى را مى شنود مى گوید: ما هم در پى این قصه بودیم وبى درنگ از همانجا برگشته خود را به آن مکان که آمده بود مى رسانند، ودر آنجا به آن عالم برخورد مى نمایند
ماهى مذکور ماهى نمک خورده و یا بریان شده بوده وآن را با خود برداشته اند که در بین راه غذایشان باشد، نه اینکه ماهى زنده اى بوده . ولیکن همین ماهى بریان شده در آن منزل که فرود آمدند زنده شده وخود را به دریا انداخته است و جوان همراه موسى نیز زنده شدن آن را وشنایش را در آب دریا دیده . چیزى که هست یادش رفته بود که به موسى بگوید و موسى هم فراموش کرده بود که از اوبپرسد ماهى کجاست ، وبنابراین اینکه فرموده ((نسیا حوتهما - هر دو، ماهى خود را فراموش کردند)) معنایش این مى شود که موسى فراموش کرد که ماهى در خورجین است و رفیقش هم فراموش کرد که به وى بگوید ماهى زنده شد وبه دریا افتاد.
این آن معنایى است که مفسرین هم استفاده کرده اند ولى باید دانست که آیات مورد بحث صریح نیست در اینکه ماهى مزبور بعد از مردن زنده شده باشد، بلکه تنها از ظاهر فراموش کردند ماهیشان را واز ظاهر کلام رفیق موسى که گفت :من ماهى را فراموش کردم این معنا استفاده مى شود که ماهى را روى سنگى لب دریا گذاشته بوده اند و به دریا افتاده ویا موج دریا آن را به طرف خود کشیده است ودر اعماق دریا فرورفته وناپدید شده است . این معنا را روایات تایید میکند، زیرا در آنها آمده که قضیه گم شدن ماهى علامت دیدار با خضر بوده نه زنده شدن آن - وخدا داناتر است .
مصطفی (پاسخگوی دینی) ::: سه شنبه 88/8/19::: ساعت 1:52 عصر