حوادث طبیعی علیرغم ظاهر یکسان برای همه اشخاص ثمره واحدی ندارد.
یک زلزله برای انسان گناهکار عقوبت الهی است. که اگر از آن جام سالم به در برد و عبرت گیرد همین حادثه علیرغم بلا بودن یک نعمت نیز هست.
اما حوادث و مصیبت ها برای بندگان مقرب الهی سبب رشد درجه و تعالی معنوی آنهاست. حوادثی که گوهر درونی اولیاء الهی را تجلی می بخشد و صفات عالی آنها را به تصویر می کشد.
انسان هر مقدار هم تلاش کند هیچ گاه نخواهد توانست جلوی مصیبت ها و بلاها را بگیرد. اگر در درمان طاعون و وبا تا حدی موفق گشتیم بیماری جدیدی به نام ایدز خود را نمایان می سازد و ... واضح تر از همه اینکه انسان هیچگاه نمی تواند مانع مرگ شود.
اینجا دست قدرت الهی است که خود را نشان می دهد و به چشم عبرت بین می فهماند که همیشه در تحت دستانی قدرتمند قرار دارد. و باید به قادر مطلق پناه برد!
پیامبر اسلام (ص) شصت و سه سال عمر داشتند. در سن 25 سالگی ازدواج می کنند و تا سن 55 سالگی بیش از یک زن نداشته اند. اما بعد از این سن (که حتی در انسان های معمولی شهوت چندانی وجود نخواهد داشت) پیامبر (ص) ازدواج های متعدد دارند که نکات زیر در آن وجود دارد.
1- این کار در جامعه آن روز هیچ زشتی نداشته است. برای همین دشمنان فراوان پیامبر(ص) هرگز اشاره ای به این امر نداشته اند.
2- پیامبر(ص) هیچ زنی از انصار نگرفته اند بلکه از قبیله های دشمن خود و برای جلوگیری از جنگ های آینده همسرانتخاب می کردند امری که در جامعه متعصب جاهلی بسیار جدی بود.
3- به غیر از یک مورد تمام زنان پیامبر(ص) سن بالا داشتند و قبلا ازدواج کرده بودند.
4- این ازدواج ها در مقطعی اتفاق می افتد که مسلمانان درگیر جنگ هستند و از سویی همسران شهید باید مورد مهر جامعه قرار گیرند و پیامبر(ص) که الگوی جامعه بود با عمل خود دیگران را به این راه می خواند و از سوی دیگربا نفوذ در دل دیگران تا آنجا که ممکن است از جنگ و خونریزی جلوگیری می کنند.
5- جامعه نوپای اسلامی از لحاظ اقتصادی بسیار ضعیف است مردان در صفه کنار مسجد قرار می گیرند اما زندگی زنان در آنجا صحیح نیست و باید راهی دیگر اندیشه می شد. و الگوی جامعه باید با عمل خویش مشکل را حل کند.
6- در جامعه آن روز ازدواج با دختری به منزله کمک اقتصادی به خانواده او بوده است.(حفصه و ...)
7- پیامبر(ص) با عمل خود به دیگران می آموزاند که کنیزان را آزاد کرده و با ازدواج با آنان به آنها منزلت ببخشند.(جویریه و صفه)
8- رواج بعضی سنت های غلط مانند تارهای درهم تنیده شده است که نیرویی عظیم و اقدامی عملی برای اصلاح میخواهد.(زینب بنت جحش)
9- علاوه بر موارد فوق و بحث های مفصل درباره هر ازدواج، سنت و شیوه زندگی پیامبر(ص) و دوری او از زخارف دنیوی هیچ جای شکی برای آنکه چشم دیدن دارد باقی نمی گذارد. و آنکه خود خویشتن را از دریافت حقیقت محروم نموده باید به حال خویش رها کرد. 57
این جمله رو روی خیلی از وسایل می نویسند.
حتما بارها اون رو دیدید! مخصوصا روی چیزهایی که میشه اونها رو خورد ولی خوردنش برای انسان ضرر داره!
اما خب چرا اطفال ؟؟!! مگه بزرگترها ضرری از خوردن این چیزها نمی برند؟؟!!
ببخشید اگه فکر می کنید دلیل این قضیه واضحه و من دارم سوال بیخودی می پرسم خدمتتون عرض کنم اصلا هم این جوری نیست.
شما میگید واضحه چون بچه هر چی گیرش بیاد اول میزاره توی دهانش
اما بزگترها عقل دارند این کار رو نمیکنند!
خب درسته که علت همینه اما من گفتم واضح بودنش رو قبول ندارم!
تازه یه مساله دیگه : بچه بعد اینکه گذاشت دهنش تشخیص میده خوبه یا بده
مثلا اگه داغ باشه می سوزه و فوری از دهنش میندازه بیرون
یا مثلا خیلی بد مزه
یا ...
یعنی شما قبول ندارید؟؟!!
آها بله ممکنه همون چند لحظه کوتاه هم خطرناک باشه
یا اصلا بچه نتونه تشخیص بده مثل خوردن قرص کپسول که مزه ای نداره
یا حتی تشخیص میده اما وقتی که کار از کار گذشته و کاملا خورده مثلا خوردن نفت
اما من بازهم میگم واضح نیست
فکر میکنید لج بازی میکنم؟؟!!
باور کنید این طوری نیست؟؟!!
اگه باور ندارید به یک سوال جواب دهید!
بچه بودن از نظر عمر به سال و ماه و روزه
اما بچه بودن در علوم و تخصص ها به چیه؟؟!!
احسنت به مقدار علم
یعنی هر چی بیشتر بدونی از بچگی در اومدی
خب حالا بگید ببینم تا الان چند بار مطلب تخصصی که توان تشخیص نداشتید خوبه یا بده مطالعه کردید؟؟!!
کی تشخیص میدید که جای آب - نفت خوردید؟؟!!
تازه خوندن متنی که توهین به مقدساته ایمان شما رو ضعیف نکرده ؟؟!!
حتی اگه تشخیص دادید که غلط میگن؟؟!!
حالا دیدی گفتم واضح نیست؟؟!!